2024 | اسنوپی تقدیم می‌کند: خوش آمدی فرانکلین | Snoopy Presents: Welcome Home, Franklin

اسنوپی تقدیم می‌کند: خوش آمدی فرانکلین

:: Snoopy Presents: Welcome Home, Franklin ::
#img_alt#
خب، رسیدیم به تحلیل فیلم "اسنوپی تقدیم می‌کند: خوش آمدی فرانکلین"! ببین، راستش رو بخوای من خودم از بچگی عاشق دار و دستهٔ پیناتز بودم، مخصوصاً اسنوپی شیطون! وقتی دیدم یه فیلم جدید اومده که تمرکزش روی فرانکلینه، گفتم دیگه اینو باید حتماً ببینم و براتون بگم چیه توش. اول از همه بگم که این فیلم یه جورایی داستان آشنایی فرانکلین با بقیهٔ بچه‌های پیناتزه. فرانکلین پسریه که باباش نظامیه و هی از این شهر به اون شهر اسباب‌کشی می‌کنن. این دفعه هم که اومدن یه شهر جدید، فرانکلین دوباره باید دوست پیدا کنه. ولی خب، بچه‌های پیناتز یه کم... خاصن! لینوس با پتوش، لوسی با اخلاق تندش، پیگپن با اون خاک و خلش، اسنوپی هم که دیگه نگم براتون! فرانکلین اولش یه کم جا می‌خوره از این همه تیپ شخصیتی عجیب و غریب. بعد یه جا میره لب ساحل، اونجا با چارلی براون بدبخت بیچاره آشنا میشه. انگار یه جور حس مشترک بینشون پیدا میشه و یه نمه‌ای دوست میشن. چارلی براون هم که کلاً بدشانسه، ولی دلش پاکه. یه مسابقهٔ ماشین‌های صابونی تو شهرشون راه می‌افته، جایزه‌ش یه تروفی و یه سال پیتزای مجانیه! بچه‌ها همه جفت‌جفت میشن برای مسابقه، آخر سر چارلی براون و فرانکلین میمونن که با هم تیم بشن. لوسی به فرانکلین میگه که چارلی براون پارتنر خوبی نیست، ولی فرانکلین گوش نمیده. این دوتا با هم حسابی رفیق میشن و کلی چیزای مشترک پیدا می‌کنن. فرانکلین میگه میخواد فضانورد بشه، چارلی هم میگه میخواد بازیکن بیسبال بشه چون اینجوری شهرای مختلف میره، که خب برای فرانکلین که همش در حال سفر بوده، یه جورایی درد آشناست. اینا ماشین صابونیشون رو تست می‌کنن، یهو چارلی براون دست و پاشو گم می‌کنه ترمز رو اشتباه می‌گیره، ماشین چپه میشه و دعواشون میشه! ولی نصفه شب دوباره میرن سراغ ماشین داغونشون و با هم آشتی می‌کنن و تصمیم می‌گیرن ماشین رو با هر جون کندنی شده درست کنن. روز مسابقه میرسه و این دوتا خوب پیش میرن، تا اینکه یه گاری بستنی فراری میاد وسط جاده رو می‌بنده! چارلی و فرانکلین گاری رو می‌زنن کنار ولی خودشون چپ می‌کنن و لوسی و شرودر اول میشن. چارلی براون خیلی ناراحت میشه که باختن، ولی فرانکلین میگه که اون بیشتر از هر چیزی میخواسته برنده بشه تا بتونه بین این بچه‌ها جا باز کنه. چارلی براون میفهمه که هدف اصلی مسابقه چی بوده، و این دوتا با هم باقی‌مونده‌های ماشینشون رو برمیدارن و به سمت خط پایان میرن، همهٔ بچه‌ها به جز لوسی تشویقشون می‌کنن. همه از فداکاریشون تشکر می‌کنن و لوسی هم که انگار به زور داره مهربونی می‌کنه، همه رو به پیتزا مهمون می‌کنه. خلاصه که فرانکلین دیگه رسماً عضو دار و دستهٔ پیناتز میشه و با چارلی و بقیه پیتزا می‌خورن و خوش می‌گذرونن. وسط مهمونی پیتزا، فرانکلین یه خبر میده: باباش یه شغل جدید گرفته! همه اول فکر می‌کنن دوباره باید اسباب‌کشی کنن، ولی فرانکلین میگه نه، این شغل دیگه لازم نیست اسباب‌کشی کنن و اون میتونه همینجا بمونه و دیگه لازم نیست همش جابه‌جا بشه. بچه‌ها کلی خوشحال میشن و دوباره مهمونی پیتزا رو از سر می‌گیرن. راجع به صداپیشه‌ها هم بگم که صداپیشهٔ فرانکلین "کیلب بلاونس" هست، و "اتین کلیچی" هم جای چارلی براون حرف زده. بقیهٔ صداها هم خوب و بامزه بودن، کلاً حس و حال پیناتز رو خوب درآوردن. یه نکتهٔ جالب دیگه هم اینکه این فیلم به یه صحنهٔ بحث‌برانگیز از یه فیلم قدیمی‌تر پیناتز به اسم "یه جشن شکرگزاری چارلی براون" هم اشاره می‌کنه. تو اون فیلم، فرانکلین یه طرف میز شام تنها نشسته بود و بقیهٔ بچه‌ها طرف دیگه. خیلی‌ها میگفتن این صحنه یه جورایی نژادپرستانه بوده. ولی تو این فیلم جدید، انگار میخوان اون قضیه رو جبران کنن و فرانکلین رو کامل بین بقیهٔ بچه‌ها جا بدن. در کل، "خوش آمدی فرانکلین" یه فیلم گرم و صمیمی و بامزه‌ست که هم برای طرفدارای قدیمی پیناتز نوستالژیکه، هم برای کسایی که تازه با این شخصیت‌ها آشنا میشن جذابه. داستانش ساده‌ست ولی پیام‌های خوبی دربارهٔ دوستی و پذیرش داره. اگه دلتون یه انیمیشن خوشحال‌کننده و دوست‌داشتنی می‌خواد، این فیلم انتخاب خیلی خوبیه! من که خودم خیلی کیف کردم از دیدنش. امیدوارم شما هم خوشتون بیاد!